چکیده:
یکی از چالشهای کنونی ترجمه، برگرداندن عبارتهای کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارتهای زبانی، نقش بیبدیل آرایههای ادبی، بهویژه تصاویر خیالانگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیت این صنعتپردازیها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارتهایی که معنای ضمنی دارند، نیازمند توجه و عنایت ویژهای است. امروزه مترجم در رویارویی با چالشهای پیش رو، نیازمند تسلط کامل بر هر دو زبان مبدأ و مقصد در ترجمه میباشد. خطبههای نهجالبلاغه نمونة کاملی از بهترین تعابیر ادبی و تصویرپردازیهای هنری هستند که در این جستار به واکاوی پنج ترجمة فارسی معروف نهجالبلاغه پرداختهایم که این ترجمهها عبارتند از: ترجمة مرحوم دشتی، آیتی، مکارم شیرازی، شهیدی و فیضالإسلام. در این مقاله، پس از آشنایی مختصر با مفاهیم کنایه و دیدگاههای ترجمه، به روشهای مختلف ترجمة عبارتهای کنایی میپردازیم و آنها را مورد مقایسه قرار میدهیم، سپس به بررسی تطبیقی ترجمة کنایههای «دنیا» بر اساس ترجمههای مذکور میپردازیم. نتایج نشان میدهد که به طور مطلق نمیتوان یک ترجمه را بر بقیه ترجیح داد، بلکه به صورت موردی میتوان تا حدی به علت برتری ترجمة عبارتهای کنایی برخی ترجمهها نسبت به دیگر ترجمهها دست یافت، اما اجمالا میتوان گفت که مترجمان در ترجمة جملههای کنایه از صفت، به دلیل امکانات زبانی خاص زبان مقصد، بیشتر به ترجمة معنایی و تحتاللفظی گرایش داشتهاند و در ترجمة واژههای کنایه از موصوف نیز اغلب به ترجمة تحتاللفظی روی آوردهاند و به این وسیله، معادل مناسب و گویا را انتخاب کردهاند و در برخی موارد، به علت عدم توجه به ساختار نحوی و بلاغی جمله، ترجمة نسبتا ضعیفی ارائه کردهاند.
خلاصه ماشینی:
"در ترجمه هـای فـوق ترجمۀ استاد شهیدی و مرحوم فیض الإسلام به بیان این نکته پرداخته انـد و ترجمـۀ ایشـان ضمن اینکه پیام را منتقل نموده ، توانسته است تا ظرافت های این سخن ارزشمند را نیز بـه زبان مقصد منتقل نماید، اما سه ترجمۀ دیگر با رویکرد ترجمه معنایی، بـه دنبـال توضـیح و شرح این نکات برآمده اند و سعی کرده اند تا معنای ضمنی و پوشیدة آن را در خلال ترجمـه ذکر کنند، اما استاد شهیدی تنها به ترجمۀ تحت اللفظی بسنده کرده اند و به جـای شـرح و توضیح کنایه ، شیوة ترجمۀ ادبی را در دستور کار خود قـرار داده انـد و گویـا تأثیرپـذیری از سبک ایجازگونه و مسجع امام باعث شده تا ایشان به دنبال انتقال ویژگی سبکی خطبه های امام باشد و نه اینکه آن را تشریح کند و مرحوم فیض الإسلام نیز بر اساس سبک خاص خود همواره با بهره گرفتن از ترجمه ای معنایی سعی در ارائۀ ترجمه ای مخاطب محور داشته اند و نسبت به دیگران ، ترجمه ای رسا و واضح ارائه نموده است ، چنان که ترجمۀ پیشنهادی نیز به ترجمۀ ایشان شباهت دارد: * ترجمۀ پیشنهادی: «و هر کس که با دیدة عبرت به دنیا و احوال آن بنگرد، دنیـا بـه او بصیرت دل میبخشد، اما هر آن کس که دیده به سوی (زیورهای) دنیا گشـاید، دنیـا او را از دیدن حقایق نابینا میسازد»."