خلاصه ماشینی:
"او برای کار خود توجیهات خاص خودش را داشت و بر این باور بود که تصویر نهایی،تفاوتهای قابل توجهی با حقیقت ندارد و چیزی بهتر از نشان دادن حقیقت با این تصاویر شگرف نیست.
هریک از این دلایل را به ترتیب بررسی میکنیم: مدارک تصویری عکس و تصویر ثابت را به خاطر روابط و پیوندهای علی،قابل ردیابی و مستقیمی که با واقعیت دارد،میتون مدرک خوبی برای شاخصهایش دانست-به بیانی دیگر،همان چیزی که در برابر لنز قرار داشت و نشان خود را بر فیلم حساس در برابر نور گذاشت.
تصویری که او گرفته بود تصویری اطلاعاتی از رویداد نشان داده شده نبود-گرچه اگر اطلاعات کافی پیرامون شیوهء ساخت تصویر وجود داشته باشد،بیشک میتوان اطلاعات و جزئیات فراوانی را برای تصویر اصلی تخمین زد.
چرا آداب و رسوم؟ حال باید پرسید چرا برای ارائهء عکسها،نیاز به آداب و رسومی و قواعدی داریم که ما را ملزم به وفاداری به واقعیت میکند؟چرا نمیتوان بهترین عکسها را بری عناوین خبری برگزید؟به بیانی دیگر،چرا نمیتوان تابلویی زنده را برپا کرد و از آن عکس گرفت؟ساخت تصویری ترکیبی با استفادهم از ابزارهای رایانهای و انتشار آن در صفحهء اول روزنامه چه اشکالی دارد؟هر دو روش میتواند به انتقال بصری حقایق کمک کند.
01 هارولدایوانز در زمینهء بحث پیرامون عکسهای گرفته شده از اردوگاه آشویتس یکی از مزایای تماس مستقیم با واقعیت-و نه نسخهای خیالی از آنکه در ذهن فردی دیگر پرداخته شده است -را بیان میدارد: این تصاویر،یکی از مهمترین کوششهای عکاسی خبری است که مرزهای خیال را درمینوردد."