خلاصه ماشینی:
"حال پرسش اساسی این است که آیا ورود کشورهای در حال توسعه به جامعه اطلاعاتی به معنای رسیدن به سطوح قابل قبولی از توسعه مطابق اهداف اعلامیه هزاره است؟آنجایی که ورود کشورها به جامعه اطلاعاتی در سالهای اخیر با بحثهای جهانی شدن و به ویژه جهانی شدن اقتصاد و یا اقتصاد جهانی همراه بوده است و جهانی شدن به جای ایجاد نظمی بین المللی یا جامعه مدنی به تقویت نظم اقتصادی مبتنی بر منافع اقتصادی شرکتهای فراملیتی تبدیل شده است،امکان موفقیت جوامع در رسیدن به اهداف توسعه هزاره تا چه حد است؟و آیا تأمین منافع شرکتهای فراملیتی در شرایط کنونی اقتصاد جهانی،بر منافع جوامع در حال رشد در رسیدن به توسعه ارجحیت ندارد؟ جهانی شدن اقتصاد که به اعتقاد اکثر اندیشمندان مسائل جهانی،وجه غالب جهانی شدن را تشکیل میدهد،با جهانی شدن نظام سرمایهداری عجین شده است.
اما در عین حال در شرایط کنونی اقتصاد جهانی و ارتباط و تعامل آن با جامعه اطلاعاتی و فناوریهای نوین ارتباطی، ظاهرا اتخاذ الگوهای برونزا اجتنابناپذیر است و با توجه به ویژگیها و مقتضیات جهان کنونی،پیروی از الگوهای درونزا نیز نمیتواند برای جوامع،متضمن رسیدن به توسعه باشد.
در این خصوص دکتر معتمدنژاد با اصرار بر اینکه مفهوم جامعه اطلاعاتی به محض ورود به عرصه سیاست،به ویژه در کشورهای قدرتمند از جمله آمریکا و انگلیس دچار تنزل شده و از خاستگاه و آرمانهای اولیه آن-مفهومی که در محافل آکادمیک مورد توجه بوده است-فاصله گرفته است،با ظرافت و نکتهسنجی خاصی از طریق پیگیری چگونگی فرایند ورود مفهوم جامعه اطلاعاتی به محافل سیاسی آمریکا و اتحادیه اروپا آنرا به اثبات میرساند."