چکیده:
این مقاله،بخشی از یک پژوهش دانشگاهی است که به دلیل اهمیت و جایگاه رادیو-تلویزیون خدمت عمومی و فراز و فرود آن،به شرح و بسط مفهوم،ویژگیها،پیشینهء تاریخی و علل شکلگیری و همچنین علل بحران آن در دو دههء پایانی قرن بیستم اختصاص یافته و در سه بخش تنظیم شده است. در بخش نخست این مقاله به مفهوم و ویژگیهای رادیو-تلویزیون خدمت عمومی و مشخصات فضای عمومی از دیدگاه صاحبنظران علوم ارتباطات پرداخته شد،و در بخش دوم آن نیز چگونگی شکلگیری و پیشینهء تاریخی این نظام رادیو-تلویزیونی مطرح شده است.بخش سوم مقاله هم به علل بحران رادیو-تلویزیون خدمت عمومی،یعنی علل ایدئولوژیک،اقتصادی،مقرراتگذاری بین المللی،و تکنولوژیک آن در دو دههء پایانی قرن بیستم اختصاص دارد و سرانجام،یک نتیجهگیری کلی پایانبخش مقاله است.
خلاصه ماشینی:
"مک کوایل میافزاید که یک کمیتهء تعیین شده از سوی دولت بریتانیا(کمیته پیکوک،6891) بر دیدگاهی از ایدهء رادیو-تلویزیون خدمت عمومی"صحه گذاشته که مشتمل بر هشت اصل است:جامعیت جغرافیایی تهیه و پذیرش؛با هدف تهیه و تدارک برای همهء سلیقهها و منافع؛ گردآوری و فراهم سازی برای اقلیتها؛دارا بودن ارتباط با هویت ملی و جمعی؛حفظ استقلال رادیو-تلویزیون از دولت و منافع به دست آمده؛دارا بودن برخی عناصر پشتوانهء مالی مستقیم به وسیلهء همگان(البته نه فقط از طریق تبلیغاتکنندگان)؛تشویق و تقویت و رقابت در برنامهها و نه تنها برای مخاطبان؛و تشویق و تقویت آزادی سخنپراکنان رادیو-تلویزیونی.
بنابراین،رادیو-تلویزیون خدمت عمومی یک فلسفه نیست که بتواند به مؤسسات رادیو-تلویزیونی ملی یا شرکتهای دولتی محدود شود،بلکه به سبب قانونگذاری چارچوبهای مقرراتگذاری متفاوت است و همچنین باید چارچوبهای مقرراتگذاری آن در ایستگاهها و کانالهای با مالکیت خصوصی نیز نفوذ و رسوخ کند.
هرچند توازن بین این عوامل متفاوت دستخوش تغییر و تحول مهم شده است،با این حال رادیو-تلویزیون در اروپای غربی کاملا در تضاد با بخش مطبوعات، بیشتر با سیاست و مقرراتگذاری عمومی بهطور گسترده شکل گرفته است و هنوز در بحثهای فرهنگی و سیاسی،مطلوبیت اصول خدمت عمومی معتبر و مؤثر هستند به علاوه منابع حمایت سیاسی قابل توجهی برای این اصول وجود دارند.
تا نیمهء دههء 0891 به همان اندازه که تقاضاها برای آزاد سازی رسانههای سمعی-بصری از سوی بسیاری بخشها،نظیر تولیدکنندگان سختافزار و نرمافزار،مالکان نظامهای پخش کابلی و ماهوارهای،صاحبان منافع تبلیغات بازرگانی و تولیدکنندگان و سازندگان برنامهها آغاز شد، این نکته نیز بهطور مشخص و آشکار بیان شد که قانون رادیو-تلویزیون خدمت عمومی فقط مانعی برای منافع تجاری است."