چکیده:
تاریخ پیدایش طنز-هر زمان که بوده است -دارای قدمتی طولانی است.تأکید سنگنبشتههای باستانی که«شادی»را ستودهاند و نیز اشعار کهنسال عرب جاهلی،نشان از رفاقت قدیم و صمیمی آن با مردم ایران باستان وعربهای همسایه آن و به طور کلی بشر،از هر نژاد،در هر سرزمین و با هر گویشی،دارد.نباید فراموش کرد ایرانیان با تمدن کهن و ریشهدار خود،همیشه در شوخ طبعی و بذلهگویی سرآمد همگنان خود بودهاند.با این حال لوازم حاکمیت روزافزون و توسعه زندگی ماشینی و ارتباط رو به افزایش مردم با رسانهها،تأملی دیگر را در این مقولهء سازنده و مؤثر،گریزناپذر ساخته است. این نوشتار کوتاه،در دو بخش نگاهی گذرا به این عرصه انداخته و تلاش کرده است تا باب گفتوگو را بیش از پیش دربارهء جنبههایی از این موضوع بگشاید.در بخش اول،ابتدا نیاز انسان به طنز و سرگرمی را گوشزد نموده و پس از اشاره به رسالت حرفهای و اخلاقی و وظایف قانونی رسانهها در این زمینه،به یادآوری این نکته خواهیم پرداخت که نه مطلق طنز و نه طنز مطلق،مطلوب و مورد نظر نیست.در بخش دوم نیز پیرامون ضوابط و معیارهای طنز مطلوب و سازنده سخن گفته و شرایط آن را در پنج دسته خلاصه میکنیم. قبلا یادآور میشود که: 1.طنز در پارسی و عربی دارای الفاظ به ظاهر مترادفی نظیر فکاهی،هجو،شوخطبعی، بدیههگویی،بذلهگویی،حاضر جوابی،مطایبه و مزاح و هزل است که در ادبیات تخصصی تعریف هر یک و تناسب و ارتباط آنها با یکدیگر روشن گشته است.این نوشتار فارغ از آن گفتوگوها،به کاربرد مشترک و عام این اصطلاحها اندیشیده است چنانکه آنچه در پی میآید،تنها بررسی موضوع از دیدگاه دینی و گاه حقوقی است و نه از منظرهای دیگر. 2.این تحقیق دربارهء«طنز»است که هم مطایبههای گفتاری را شامل میشود و هم 2Lفکاهیهای نوشتاری را.همانگونه که وسیله و ابزار آن ممکن است مطبوعات باشد یا صداوسیما،سینما و یا هر رسانه دیگری. 3.آنچه راجع به«طنز»گفته میشود بدون در نظر گرفتن صدق احتمالی عناونیی چون افشای اسرار،کذب و افترا و امثال آن است. بدیهی است عروض هر عنوان،آثار و احکام خاص همان را در پی خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
"«قانون خط مشی کلی و اصول برنامههای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران» که در تاریخ 71 تیر ماه سال 1631 به تصویب مجلس شورای اسلامی و سپس به تأیید شورای نگهبان رسیده است،ابتدا به آنچه در مقدمه قانون اساسی آمده است،اشاره میکند که براساس آن«وسایل ارتباط جمعی(رادیو- تلویزیون)بایستی در جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرد و در این زمینه از برخورد سالم اندیشههای متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلتهای تخریبی و ضد اسلامی جدا پرهیز کند.
» سپس اضافه میکند که:«صداوسیمای *قانون اساسی تأکید میکند که«رسالت دیگر این رسانه (صداوسیما)پاسخگویی به نیازهای تفریحی جامعه و بارور ساختن اوقات فراغت عمومی از طریق اجرای برنامههای سالم و تفریحی است تا در سایه شادابی تن و روان،سلامت و آرامش فکری جامعه تأمین گردد.
» اما همین قانون پس از بیان این اهداف بلند معنوی،تأکید میکند که«رسالت دیگر این رسانه پاسخگویی به نیازهای تفریحی جامعه و بارور ساختن اوقات فراغت عمومی از طریق اجرای برنامههای سالم و تفریحی است تا در سایه شادابی تن و روان،سلامت و آرامش فکری جامعه تأمین گردد.
همانها که سنایی نیز به آنها چشم دوخته میگوید: شکر گویم که نزد اهل هنر هزلم از جد دیگران خوشتر بنابراین طنز با رعایت ضوابط و حدود آن هنر است و اگر چنین هنری نداریم،به قول ملا محمد مهدی نراقی بهتر آن است که یک سر ترک آن گوییم.
»04 در مورد دروغهایی که به قصد مزاح و سرگرمی گفته و پخش میشوند نیز باید گفت هرگاه این دروغ به گونهای مطرح شود که شنونده،بیننده و یا خوانندهء آن را به اشتباه انداخته و احتمال راست بودن آن را بوجود آورد،بیتردید حرام و غیر مشروع است."