چکیده:
ادوارد هرمان این مطلب را با مباحثه علیه کسانی آغاز میکند که آزادی رسانههای ایالات متحده را میستایند.او برآن است که اخبار و مطالب،قبل از ارائه در رسانههای ایالات متحده،حداقل میباید از پنج فیلتر عبور کنند.این فیلترها،حدومرز خطاب رسانهها را معین کرده و معرف ارزش خبر میباشندوهرمان در تأکید خود بر فیلتر پنجم، ضد کمونیسم،موضوعی را مورد تأکید قرار میدهد که در جایی دیگر در همین کتاب برآن پافشاری شده است.یکی از تردیدها در آغاز دههء 1990 این بود که چگونه این ایدئولوژی[ضد کمونیستی]،در برابر تغییرات زیادی که در سالهای 1989 و 1990 در شوروی و روپای شرقی جریان داشت،قادر به بقا میباشد.با این همه،تقویت مستمر آن را نباید دستکم گرفت. هرمان اینگونه به مباحثهء خود ادامه میدهد که رسانههای ایالات متحده به مبارزه(لشکرکشی)تبلیغاتی عادت کردهاند.این چیزی است که بسیاری از آمریکاییها گمان میکنند از ویژگیهای رسانههای شوروی است،نه «رسانههای ما».حتی خود کلمهء تبلیغات،برای شیوهء آمریکایی زندگی،کلمهای بیگانه جلوه میکند.اما آیا این چنین است؟آیا دادن اگاهیهای تبلیغاتی،تبلیغات اقتصادی محسوب نمیشود؟مطلب هرمان ما را برآن میدارد تا یک بار دیگر منظور خود را از تبلیغات مورد ملاحظه قرار دهیم و پیش از انکه بدون فکر مدعی استقلال و تنوع سیاسی رسانههای ایالات متحده بشویم،دقت بسیار به خرج دهیم.
خلاصه ماشینی:
"اقتصاد سیاسی رسانههای گروهی (به تصویر صفحه مراجعه شود) اداورد هرمان ترجمه:مجتبی صفوی *شرکتهای عظیم رسانهای،آژانسهای آگهیهای تبلیغاتی و شرکتهای غولپیکر چند ملیتی،منافع تنگاتنگی در ایجاد فضای مناسب سرمایهگذاری در جهان سوم دارند و رابطهشان با حکومت در این سیاستها رابطهای صمیمی است.
اما آیا این چنین است؟آیا دادن اگاهیهای تبلیغاتی،تبلیغات اقتصادی محسوب نمیشود؟مطلب هرمان ما را برآن میدارد تا یک بار دیگر منظور خود را از تبلیغات مورد ملاحظه قرار دهیم و پیش از انکه بدون فکر مدعی استقلال و تنوع سیاسی رسانههای ایالات متحده بشویم،دقت بسیار به خرج دهیم.
از این رو،اولین فیلتر-که نیاز به سرمایهگذاری وسیع برای مالکیت یک روزنامه یا دیگر وسایل ارتباط جمعی مهم بود-از بیش از یک قرن پیش نیز عامل مهمی محسوب میشد.
فیلتر سوم:منبع خبری وسایل ارتباط جمعی صرفهجویی در هزینهها،ایجاب میکند که رسانهها گزارشگران خود را در جایی متمرکز کنند که غالبا اخبار مهمی رخ میدهد،جایی که احتمال بروز شایعات و درز اخبار،فراوان است.
حجم حقایق آزاردهنده ممکن است توسعه یابد، همانگونه که در جنگ ویتنام در خلال سالهای 3691/57 *آماری که لئون سیگال بارها براساس آزمون 0582 فقره واقعهء خبری در نیویورک تایمز و واشنگتن پست منتشر کرده است،نشان میدهد که 64 درصد منابع این وقایع، مسئولان و بنگاههای حکومت فدرال ایالات متحده،و 87 درصد،مسئولان حکومتی اعم از داخلی و خارجی بودهاند.
با وجود این،حتی در این مورد استثنایی بسیار کم اتفاق میافتد که اخبار و تفاسیر راهی به سوی وسایل ارتباط جمعی بیابند، مگر در چارچوب اصول اعتقادات ثابت(در نظر داشتن اهداف خیرخواهانهء ایالات متحده،واکنش نسبت به تجاوز و ترور کمونیستی)."