چکیده:
اگر چه پروژه اسلام هراسی بیشتر با راهبرد دیگر پنداری غرب جهان اسلام شناسانده می شود که واقعیتی انکار ناپذیر است این پرسش که چرا غرب در تبلیغ این دیدگاه علی رغم سستی مبانی عقلی آن از توفیق نستب برخودار است پرسش مهمی است که از منظر راهبردی پرداختن به آن برای بازیگران مسلمان اهمیت دارد این مقاله با استفاده از الگوی برچسب که در چارچوب نظریه تصویر سازی تعریف می شود تلاش می کند به این سوال پاسخ دهد نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که الام هراسی دارای دو چهره متفاوت اما مکمل هم است اول چهره بیرونی سلبی و دوم چهره درونی ایجابی عامل توفیق نسبی اسلام هراسی سلبی پدیدار شدن گونه ایجابی آن در گستره جهان اسلام است که زمینه و مویدات لازم را به عاملان اسلام هراسی سلبی برای مستند سازی دعاوی خویش ضداسلام و جهان ارائه کرده است به عبارت دیگر دلیل توفیق نسبی پروژه اسلام هراسی سلبی تکوین اسلام هراسی ایجابی است
خلاصه ماشینی:
"تاریخ دریافت:89/6/30 تاریخ تأیید:89/8/7 دو چهره اسلامهراسی؛سلبی وایجابی در تبلیغات غرب نوشتۀ اصغر افتخاری* کیده {IBاگرچه پروژه اسلامهراسی بیشتر با رهبرد دیگرپنداری غرب ضد جهان اسلام شناسانده میشود که واقعیتیانکارناپذیر است،این پرسش که چرا غرب در تبلیغ این دیدگاه،علیرغم سستی مبانی عقلی آن،از توفیقنسبی برخوردار است،پرسش مهمی است که از منظر راهبردی پرداختن بهآن برای بازیگران مسلمان اهمیتدارد.
در حالی که اسلامهراسی سلبی ریشه در تاریخ تحولات مناسبات جهان اسلام با غرب ورویارویی این دو دارد،اسلامهراسی ایجابی از ناحیۀ داخلی و تحت تأثیر(غیرمستقیم)سیاستهای غربی تکوین یافته است.
اسلامهراسی ایجابی گذشته از سیاستهای سلبی پیش گفته،میتوان بهگونهای از اسلامهراسی اشاره داشت که درآن راهبردهای تعریف شده درون جهان اسلام(اعم از دولتها،ملتها،سازمانها،یا جریانها وتشکیلهایی که بهعنوان اسلامی شناسانده میشوند)،مبنای اسلامهراسی را شکل میدهد7.
لازم بهذکر است که در ارتباط با موضوع«خشونت»سه رویکرداصلی در جامعۀ اسلامی شکل گرفته10که از این میان یک رویکرد مصداق بارز اسلامهراسی&%07907NSRG079G% ایجابی است ومعتقدان بهاین رویکرد با تقلیل دادن توحید به«نابودی شرک»و معادل قرار دادنهر«غیرمسلمان»با«مشرک»،رسالت ذاتی و اولیۀ اسلام را«از بین بردن تمامی غیرمسلمانان»معرفی می کنند(سید احمد و الشبوکی،1387:130-213)،تا از این طریق حاکمیت«اسلام»محقق گردد.
تیجهگیری اگرچه ایجاد اسلامهراسی بهراهبردی فعال نزد بازیگران غربی تبدیل شده است که با استفاده ازابزارهای مختلف،آموزشی،فرهنگی،رسانهای،اقتصادی و حتی نظامی در پی توسعۀ ابعاد وعمقبخشی به آن میباشند،اما دلیل توفیق نسبی این بازیگران در دو دهۀ گذشته را نمیتوانصرفا با ارجاع بهمنابع در اختیار و سیاستهای اسلامستیزانه آنها فهم کرد."