چکیده:
در این مقاله به مفاهیم رسانه و نقش محتوایی آن، سینما به عنوان رسانة جمعی، همچنین رسانه در نقش ابزاری دیپلماتیک برای القای محتوا و معنای هدف به مخاطب بینالمللی، پرداخته شده است. اهمیت استفاده از سینما برای معرفی فرهنگ، بیان واقعیت و جایگاه آن در این مسیر مورد بررسی قرار گرفته و سپس به دلایل استفاده از آن در نقش ابزار دیپلماسی رسانهای و دیپلماسی فرهنگی پرداخته شده و هر یک از این مفاهیم اخیر نیز به تفکیک مورد کنکاش قرار گرفتهاند. در این پژوهش، با روش کتابخانهای و بر پایة دادههای ثانویه تلاش شده است تا با استفاده از مقولههای علمی و اسناد بالادستی حوزة سینما در کشور، چارچوبی فرایندی برای این منظور ارائه شود. این چارچوب در چهار گام طراحی شده و نتیجة نهایی نشان میدهد که سینما، در صورتیکه هدفمند و برنامهریزیشده به کار گرفته شود، میتواند در طراحی مناسبات بینالمللی و همگام کردن مخاطب جهانی برای آگاهی از فرهنگ ایرانی و هویت کشور ما نقشی منحصربهفرد داشته باشد؛ در ضمن با تصویر غلطی که رهبران برخی کشورها از ایران ساختهاند، مقابله کند.
خلاصه ماشینی:
(برنامة ششم توسعه، 1394) با توجه به وظایفی که میتوان برای سینما جهت انتقال هویت و آرای فرهنگی یک کشور قائل بود، شرایط کنونی ایران بهویژه در سطح بینالمللی، ایجاب میکند که این رسانه از زاویة دیگری، با وظیفة القای محتوا به ناخودآگاه مخاطبان جهانی سینمای ایران مورد بررسی قرار گیرد و ابزارهای لازم برای این هدف شناسایی شود؛ چراکه در شرایط کنونی، سینما فارغ از شرایط سیاسی و بینالمللی، میتواند مرزهای کشورها را درنوردیده و واقعیت ایران را به مردم دنیا بشناساند.
کمپینهایی که برای ارتقا و بهبود تصویر از یک کشور، در کشورهای هدف و سخنرانی به زبانهای مختلف از رسانههای مختلف برای ایجاد تأثیر و همسوسازی افکار عمومی بینالمللی تشکیل میشود، از جمله مواردی است که دولتها مورد استفاده قرار میدهند تا آنگونه که مایلاند در دنیا شناخته شوند از طریق رسانه القا کنند (اسنو، 1390؛ زاهارنا، 1390؛ Zaharna, 2010).
میتوان گفت هدف نهایی در دیپلماسی عمومی، تأثیر بر اذهان مردم کشورهای دیگر و ایجاد تصویر مثبت از کشور، با بهرهمندی از روشهای ارتباط جمعی و مدیریت ارتباطات خارجی است؛ به گونهای که موفقیتهای خود را در میان دیگر جوامع شایع کند، شکستهای احتمالی را کوچک جلوه دهد و تغییر در حکومت و جامعه را برای دیگران توضیح دهد؛ تا دولتها و ملتهای دیگر، نسبت به کشوری که دیپلماسی عمومی را به کار میبرد، تمایل مثبتی در ذهن خود احساس کنند.
اما وقتی از دید رسانهای به سینما و فیلمها نگاه میشود، وظیفة بسیار مهمتری را میشود برای آن تصور کرد؛ بهخصوص با شرایطی که اکنون در جامعة بینالملل برای ایران ایجاد شده، میتوان سینما را به ابزاری برای انتقال محتوای برنامهریزی شده به منظور تحت تأثیر قرار دادن افکار جهانی و نیز ترفیع جایگاه فرهنگی ایران در دنیا تبدیل کرد.