خلاصه ماشینی:
"آیا رسانهها بازتابی از ما هستند؟ توجه به آینده،این پرسش را مطرح میکند که آیا ما به عنوان انسان و عضو جامعه بشری بهطور آگاه و مستقیم روی نظامهای اجتماعی تأثیر میگذاریم؟یا اینکه از طیرق اطلاعاتی که ما را در یک فرهنگ رسانهای به هم نزدیک میکند،چگونه میتوانیم هویت جمعی خود را بیان کنیم.
به طرز مشابهی یک کنسرت زنده،امروزه با داشتن نظام الکترونیکی و مخاطبان عمومی،یک رسانه عمومی است،اما با فراهم آوردن برخورد (ارتباط)رودررو و باز خورد مستقیمی که از طریق تشویق یا استهزاء صورت میگیرد نیز میتواند وسیله ارتباطی بین شخصی باشد.
به لحاظ فناوریهای این تعالم شخص به شخص،زمانی فقط مستلزم سیمها و قطعات فرستنده و گیرنده بود نه تکنولوژیهای«برتر»(فرا) امروزی،اما امروزه محاوره معمولا شامل استفاده از اختراعات پیچیده تبدیل جریان،کانال توزیعکننده بار الکتریکی و انفورماتیک میشود و حتی ممکن است فیبرهای نوری و تقویتکنندههای ماهوارهای را نیز شامل شوند؛فناوریهایی که در زمان گراهام بل کاملا«فرا»(برتر)به نظر میرسند.
حتی تجربه بین شخصی زندگیشان- برخوردهای رویاروی با والدین،برادران و خواهران و همسایگان،همکلاسیها،و دیگران- براساس تجربههای فرهنگ عمومی ترویج شده توسط رسانهها شکل گرفته است.
الیهوکاتز(0891)پخش زنده یک رویداد از پیش برنامهریزی شده به ویژه در چارچوب زمان و مکان را که یک شخصیت قهرمانوار یا گروه را که اهمیت فراوان نمایشی یا آیینی را جزء شرایط لازم رویداد رسانهای قلمداد میکند که همه منتهی به تماشای برنامههایی میشود که از نظر مردم حالت اجباری دارد."