چکیده:
اين پژوهش با هدف شناخت فهم كارگزاران نظام تربيت رسمي و عمومي دوره ابتدايي از تربيتِ اخلاقي انجام شده است. روش اين تحقيق كيفي است و از طريق۵۵ مصاحبه نيمه ساختارمند با كارگزاران (معلم/مدير/معاون/مربي) و مشاهدات كيفي از دوازده مدرسه ابتدايي دخترانه و پسرانه شهر تهران اطلاعات مورد نياز آن جمع آوري شده است. اطلاعات به دست آمده با روش تحليل محتواي كيفي، تحليل شده است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه آنچه در مدارس ابتدايي با عنوان تربيتِ اخلاقي از منظر تجارب كارگزاران صورت مي گيرد «شبه تربيتِ اخلاقي» است كه داراي چهار ويژگي «ضعف در توجه به بعد توانايي هاي شناختي در اخلاق»، «تاكيد بر روش الگويي و تقليد»، «اقتدارگرايي» و «تاكيد بر روش هاي تاييدي (پاداش و تنبيه)» است.
خلاصه ماشینی:
طرح اخلاق به مثابه سواد، توسط هرمان ١٣ و توانا١٤ نیز برای مقابله با این چالش ارائه ش--ده اس--ت که مش--اهده می ش--ود در مدارس امروزی ، به دلیل وجود برخی رویکردها مانند استانداردگرایی در آموزش ، آموزش دروس ریاضی ، علوم و زبان اولویت پیداکرده اما توانایی اخلاقی به مثابه یک هدف ارزش--مند آن چنان موردتوجه قرار نمی گیرد، چراکه این حوزه ، یعنی تربیت اخلاقی ، به س--ادگی تن به استانداردس--ازی نمی دهد.
در کش--ور ما نیز آن گونه که در اس--ناد رس--می و بالادس--تی ازجمله قانون اساسی ، سند چشم انداز، مجموعة مصوبات ش--ورای عالی آموزش وپرورش دربارٔە اهداف )حس--ینی روح الامینی ، ١٣۸٤( سند تحول بنیادین )١٣۹٠( و سند برنامة درسی ملی )١٣۹١( برمی آید تربیت اخلاقی یکی از مط البات مهم از مدرسه است .
صرف نظر از این واقعیت که عوامل بس--یاری بر کارکرد تربیت اخلاقی مدرس--ه تأثیرگذار اس--ت ، ازجمله برنامة درسی )حسنی و همکاران ،١٣۹٠( و جو مدرسه )کدیور، ١٣٧٥( اما در کنار همة این ها، عمل کارگزاران مدرسه )معلم /مدیر/مربی ( است که می تواند عامل کلیدی تر و اساسی تری در تأثیرگذاری شمارة ۵۶ .
مضامین به دست آمده از نظرهای کارگزاران و همچنین مش--اهدات به عمل آمده از م--دارس در مورد روش های تربیت اخلاقی دانش آم--وزان ، متنوع و پراکنده هس--تند اما در طی یک فرایند فشرده س--ازی چنین مقولاتی به مثابه طبقات کلان روش ها، استنباط شده است که عبارت اند از: ٢-١.