چکیده:
این مقاله به بررسی درون مایه «نگاه خیره» می پردازد. درون مایه «نگاه خیره» از جمله مباحثی است که هم در آثار ادبی و فلسفی سارتر و هم در فلسفه فوکو مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، باور این دو فیلسوف درباره قدرت «نگاه خیره» در نمایشنامه تمثیل گونه در بسته اثر ژان پل سارتر بررسی میشود. با واکاوی در تار و پود اجزای این نمایشنامه و با به کارگیری ابزارهایی که «نگاه خیره» در اختیار دارد و از آن طریق به هستی دیگری عینیت میبخشد، در این مقاله سعی بر آن است که چگونگی سلب آزادی سوژه [فاعل شناسا] و بیگانه شدگی فرد نسبت به وجود واقعی خود نشان داده شود. اثرات دائمی، محونشدنی و نابودکننده ای که زیر سایه سنگین «نگاه خیره» دیگری در شخصیت سوژه [فاعل شناسا] جاری میشود، آزادی افراد را تحت الشعاع خود قرار میدهد و در چنگال رابطه قدرت، اسیر و گرفتار میکند همچنان که شخصیت های نمایش، اینه ، استل و گارسین در هزارتوی روابط قدرت گرفتار میشوند و از آنجا که در برابر هجوم «نگاه خیره» دیگری، به شیء بیدفاعی تبدیل میشوند، راه گریز برای فرار از چشمی که به آنها خیره شده است، نمییابند.
خلاصه ماشینی:
"با واکاوی در تار و پـود اجـزای ایـن نمایش نامه و با به کارگیری ابزارهایی که «نگاه خیره » در اختیار دارد و از آن طریق به هستی دیگری عینیت میبخشد، در این مقاله سعی بر آن است که چگـونگی سـلب آزادی سـوژه [فاعل شناسا] و بیگانه شدگی فرد نسبت بـه وجـود واقعـی خـود نشـان داده شـود.
اثـرات دائمی، محونشدنی و نابودکننده ای که زیر سایۀ سنگین «نگاه خیره » دیگـری در شخصـیت سوژه [فاعل شناسا] جاری میشود، آزادی افراد را تحت الشعاع خـود قـرار مـیدهـد و در چنگال رابطۀ قدرت ، اسیر و گرفتار میکند همچنان که شخصیت های نمایش ، اینه ٣، اسـتل 4 و گارسین ٥ در هزارتوی روابط قدرت گرفتار میشوند و از آنجا که در برابر هجـوم «نگـاه خیره » دیگری، به شیء بیدفاعی تبدیل میشوند، راه گریز برای فرار از چشمی که به آن ها خیره شده است ، نمییابند.
با توجه به اینکه دیگر شخصیت های نمایش ، همچون شخصیت هایی که در بالادسـت قـرار گرفته اند، در پی آن هستند تا مسئولانه فردیت و هویـت افـراد دیگـر را تعریـف کننـد، حـدود اختیارات نگاه ، با روابط قدرت در هم می آمیزد و آنچنان که فوکو این مطلـب را بیـان مـی کنـد «روابط قدرت تسلط بی واسطه ای بر انسان دارد، قدرت روی افراد سرمایه گذاری میکند، افـراد را علامت گذاری میکنند، آموزش میدهند، شکنجه میکنند و مجبور به انجام یکسری وـایف میکنند تا مراسمی را برگزار کند و نشانه هایی را صادر کند» (فوکو، ١٩٩٧، ص ."