چکیده:
مقدمه مترجم بهعنوان روایت شخصی مترجم، از مسائل مهم اما مغفول مانده در مطالعات ترجمه در ایران است. مطالعة حاضر به بررسی روایت مقدمههای مترجمان بر آثار داستانی ترجمهشده توسط آنها از زبانهای گوناگون به فارسی در طول شش دهه (1330-۱۳۹۰) در ایران میپردازد. به این منظور سه سوال برای پاسخ به چیستی روایتهای مترجمان در این مقدمهها، چگونگی تغییر این روایتها در طول شش دهه در ایران و تفسیر کارکردگرایانة این تغییرات مطرح شده است. پیکرة مورد استفاده در این تحقیق شامل صد و چهار اثر داستانی، اعم از رمان و مجموعه داستان، میباشد که بهشیوة نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و در سه سطح فرم، محتوا و کارکرد بررسی شدند. یافتههای تحقیق تغییرات معناداری را در روایت مترجمان در طول شش دهه نشان داده است.
خلاصه ماشینی:
منظـور از عنـوان مضـمونی عنـوانی می باشـد کـه اشارة دقیق تری بـه محتـوای هـر مقدمـه دارد امـا وجـه مشـترک میـان بسـیاری از عنوان هـای مضمونی پـرداختن آن هـا بـه زنـدگی نویسـندة اثـر بـوده اسـت کـه نمونـه هایی از آن شـامل عناوینی از قبیـل دربـارة جیمـز دونـووان و ایـن کتـاب ؛ دربـارة یاشـار کمـال ، اینچـه ممـد و ترجمۀ آن ؛ سخنی چند دربـاره نویسـنده ؛ آشـنایی بـا نویسـنده ؛ سـخنی دربـارة زنـدگی، آثـار و افکار سـیمون دوبـووار می باشـد.
بررسـی مضـمون دلایـل نوشـتن مقدمـۀ متـرجم نشـان داد کـه از میـان ١٠ مـوردی کــه بــه ایــن مضــمون پرداختنــد، کمــک بــه خواننــده بــرای درک معنــای اثــر و شــناخت نویســنده و شخصــیت های اثــر از بالــاترین فراوانــی برخــوردار بــوده اســت .
از آن جـاییکـه سـابقۀ چشـمگیری در مطالعـۀ مقدمـۀ مترجمـان در ایـران ، تـا آنجــا کــه محقــق اطلــاع دارد، وجــود نداشــته اســت ، هــدف آغــازین و اصــلی ایــن تحقیــق یافتن الگوهـایی معنـادار بـرای طـرح و تبیـین مسـئلۀ روایـت در مقدمـه های مترجمـان بـوده است ؛ از این رو پـرداختن و یـافتن چرایـی ثبـات یـا تغییـرات در هـر یـک از الگوهـا مجـال بســیار مفصــل دیگــری می طلبــد تــا راهگشــای مطالعــات عمیــق تری در ایــن زمینــه باشــد؛ هرچنــد ســعی شــد از رویکــردی تقلیــل گرایانــه در گــزارش مشــاهدات بــرای دســتیابی بــه الگوهــای معنــاداری کــه بــه ســهولت و روانــی رونــد تغییــر، ثبــات یــا پیشــرفتی تــاریخی را نشان دهد، پرهیـز شـود؛ زیـرا در جسـتجوی الگوهـا و تغییـرات روایـت مقدمـه های متـرجم در طـول شصـت سـال در ایـران ، مـواردی نیـز یافـت شـد کـه روایت هـا نشـانگر ثبـات یـا تغییرات معناداری نبودند و در مواردی نیز با هم مغایر و در تضاد بودند.