چکیده:
مقالة حاضر بر آن است که ترجمههای فارسیِ بخش چهارم شعرِ سرزمینِ بیحاصل اثر تی. اس. الیوت را با بهکارگیری مبانی نظریة جهانیهای ترجمه و با توجه ویژه به مفهوم «ناخودآگاه جمعی» بررسی و مقایسه کند. منابع فراوانی در باب تعاریف، انواع و کارکردهای مفهوم کهنالگو در دسترس است، اما بررسی بازنمایی کهنالگوها در آثار ادبی از منظر ترجمهپژوهی تلاشی نو بهشمار میرود. با توجه به اینکه کهنالگوها مفاهیمی جهانشمول و ثابت هستند، ابراز آنها در زبانهای مختلف به شیوهای تا حدی یکسان صورت پذیرفته است. از سوی دیگر، کاربست نظریة جهانیهای ترجمه در بررسی معادلگزینی کهنالگوها در ترجمههای گوناگون فارسی نشان میدهد ترجمة این بخش از شعر در مقایسه با دیگر بخشها کمتر چالشبرانگیز بوده است. بسامد بالای کهنالگوها در بخش چهارم شعر سرزمینِ بیحاصل با عنوان «مرگ در آب»، باعث شده ترجمههای فارسیِ صورتگرفته از این بخش، در مقایسه با دیگر بخشهای شعر که کمتر به کهنالگو پرداختهاند، دارای کمترین اختلاف در ترجمه باشند. بخش چهارم شعر دارای فضایی مذهبی، اسطورهای و حاوی بیشترین تعداد کهنالگوی بهکاررفته نسبت به دیگر بخشهای این شعر بوده و از این رو از زبانی آرکائیک برخوردار است. یافتههای پژوهش حاضر، بهدنبال تحلیل هفت ترجمة متمایز فارسی از بخش چهارم شعر مذکور، نشاندهندة این است که از لحاظ تراکم واژگانی، تنوع واژگانی و میانگین طول عبارات و جملهها شباهتهای بسیاری در متنهای ترجمه شده وجود دارد و جملگی حول نقطهمیانی یک گستره قرار دارند.
Abstract
The present paper aims to study part IV of T. S. Eliot’s celebrated poem The Waste Land and its Persian translations from the perspective of translation universals and according to the concept of the collective unconscious. Although there is a rich literature on the definitions, kinds, and functions of archetypes, examining the representation of archetypes in translation studies appears to novel. Archetypes are universal and constant concepts; their expressions in different languages sound similar to some extent. The application of the theory of translation universals in examining the coinages conducted for the translation of archetypes demonstrates that the translation of this part of the poem has been less challenging in comparison with the other parts. The high frequency of archetypes in Death by Water has led to slight changes in its different Persian translations. This part of the poem includes a religious and mythical atmosphere with more archetypes in comparison with the other parts of the same poem. Investigating seven different Persian translations of Part IV of the poem, the present research arrives at the conclusion that the translated texts differ slightly in terms of the number and variety of words, and the phrases and sentences in all Persian translations sound similar to each other and a central cannon constitutes them.
خلاصه ماشینی:
از ســوي ديگــر، کاربســت نظريــۀ جهانيهــاي ترجمــه در بررســي معــادل گزيني کهن الگوهــا در ترجمه هاي گونـاگون فارسـي نشـان ميدهـد ترجمـۀ ايـن بخـش از شـعر در مقايسـه بـا ديگــر بخش هــا کمتــر چــالش برانگيز بــوده اســت .
بســامد بالــاي کهن الگوهــا در بخــش چهــارم شــعر ســرزمينِ بيحاصــل بــا عنــوان «مــرگ در آب »، باعــث شــده ترجمــه هاي فارسيِ صورت گرفته از ايـن بخـش ، در مقايسـه بـا ديگـر بخش هـاي شـعر کـه کمتـر بـه کهن الگــو پرداخته انــد، داراي کمتــرين اختلــاف در ترجمــه باشــند.
از آنجـا کـه کهن الگـوي بيش تـري در بخــش چهــارم از شــعر ســرزمينِ بيحاصــل نســبت بــه ســاير بخش هــاي ايــن شــعر بــه کار رفتـه ، بـرآنيم دقيـق تر، تنهـا بـه بررسـي و مقايسـۀ ترجمـه هاي متفـاوت بخـش چهـارم ايـن منظومه در زبان فارسي بپردازيم .
بـا توجـه بـه ماهيـت جهان شـموليت کهن الگوهـا، در ايـن مقالـه سـعي بـر آن اسـت کـه ترجمــه هاي فارســي صــورت گرفته از بخــش چهــارم شــعر ســرزمينِ بيحاصــل بررســي و مقايســه شــوند.
وجـود چنـين منبعـي از ايـن لحـاظ حـائز اهميـت بود که پژوهشـگران ميتوانسـتند بـا اشـاره بـه آن راهکـار يـا راهکارهـاي ترجمـه اي خـاص در مقايسـه هاي تطبيقـي خـود، تحليـل دقيـق تري ارائـه کـرده و نيـز بـراي يـافتن چـارچوب نظــري مــرتبط بــا کهن الگــو از منظــر ترجمــه زمــان کمتــري را صــرف نماينــد؛ ايــن مســئله اصــليترين محــدوديت پــژوهش حاضــر اســت .
مقايسۀ ترجمه هاي سطر ٣٢١ در بخش چهارم شعر سرزمين بيحاصل (رجوع شود به تصویرصفحه) بـا توجـه بـه جـدول ١٢ و مقايسـۀ ترجمـه ها ميتـوان گفـت هـر هفـت متـرجم معـادل مشــابه را بــراي واژه هــاي handsome and tall برگزيده انــد.