چکیده:
بی گمان، صادق هدایت و ادگار آلن پو از تأثیرگذارترین و برجسته ترین نویسندگان داستان های کوتاه هستند که آثار آن ها موردتوجه بسیاری از مترجمان، منتقدان و نویسندگان در سراسر جهان قرار گرفتـه است . هدایت و پو، داستان نویسی سبک «گوتیک» را به جهان عرضه کردند که جـان مایـة بیـشتر آن هـا تاریکی ، ترس و سخن از ناامیدی و مرگ است . هر دو نویسنده علاوهبر داستان نویسی ، در شعر و نقـد نیز مهارت دارند. درون مایة داستان های هدایت و پو از ویژگی های بی مانندی برخـوردار اسـت کـه بـه آن ها سبک و سیاق خاصی بخشیده است . بااین وجود، تاکنون مطالعه ای درزمینة بررسی وجه تشابه این دو نویسنده انجام نشده است . از حوزه های تحقیق در مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی می توان به مطالعة ویژگی های ادبی بین فرهنگ ها اشاره کرد. از منظر این مطالعه این امکان وجود دارد تا وجه تشابه ادبـی این دو نویسنده را بررسی کرد. ویژگی شخصیت ها و فضای حاکم بر داستان نمونه ای از شباهت هـایی است که این دو نویسنده را در کنار هم قرار داده اسـت . در ایـن نوشـتار قـصد داریـم تـا بـه مطالعـة شخصیت ها و فضای آفرینش داستان های هدایت و پو بپردازیم و علاوهبر بررسی شباهت های کلی آثار هدایت و پو، امکان درک دقیق تر آثار هر دو نویسنده و جنبه های مشترک داستان هـای آن هـا را فـراهم آوریم . بدین منظور، از «تحلیل محتوا» به عنوان روش تحقیق استفاده شده است . یافته های تحقیق ، رونـد مشابهی درمورد شخصیت پـردازی و فـضای داسـتان نـشان می دهـد؛ بـه طـوریکـه تـشتت فکـری، پریشان خاطری، انزوا و درون گرایی در شخصیت های داستان موج می زنـد. فـضای داسـتان نیـز تـأثیر بسزایی در انتقال اهداف نویسنده دارد.
خلاصه ماشینی:
"این در حالی اسـت کـه نویـسنده ایـن سخنان را عاملی برای تسلی خاطر و برای فرار از آشفتگی ذهنی از دید شخصیت اصلی داسـتان نوشته است و همین طورکه از شواهد پیدا است ، درنظر میرزا حسینعلی مادیات جلوه ای نـدارد؛ به جز موضوعی برای حسرت ازدست دادن آرزوهای خود و چـون نتوانـسته شخصیت خـود را درقالب افکار دنیاگریز خود شکل دهد، چاره ای جز ستودن دنیاطلبی نمی بیند و فطرتا بـه دنبـال چیز دیگری است : «درصورتی که تمـام پـول هـای دنیـا نمی توانـست ازدردهـای درونـی میـرزا حسینعلی چیزی بکاهد» (هدایت ، ١٣٨٤، ص.
در اینجا نویسنده از جملة «مدتی زنگ زد» به زیرکی استفاده کـرده اسـت تـا ایـن احـساس را بـه خواننده منتقل کند که منوچهر غرق در عوالم خود می باشد و نسبت به اتفاقـات پیرامـون خـود بی اهمیت و بی تفاوت است و در جای دیگر، بی پرده به این موضوع اشاره می کند: «منـوچهر از آن کسانی بود که در بیداری خواب هستند، راه می روند، و هزار کار می کنند ولی فکرشان جای دیگر است » (هدایت ، ١٣٨٤، ص.
درحالی که خط فکری مشخص و تنهایی در بیـشتر شخصیت هـای داستان های این نویسندگان به وضوح دیده می شود؛ ولی هدایت و پو توانسته اند بـا قلـم خـلاق خود داستان ها را طوری به رشتة تحریر در آورند که خواننده احساس کـسالت نمی کنـد و هـر صفحه از داستان ها به مثابة سفری جدید اسـت کـه ایـن خـود توانـایی ایـن دو نویـسنده را در داستان نویسی نشان می دهد."