چکیده:
بخش عمدهای از ترجمهها در زمینههای تخصصی علوم و شاخههای مختلف آن است. شناخت اجزای جمله و معادلیابی دقیق آنها، در روند ترجمة چنین متونی از وظایف اصلی مترجم محسوب میشود. پیکرهها بهدلیل ویژگیهای خاص خود ازقبیل کاربردی و طبیعیبودن، منابع مناسبی از لغات تخصصی در ترجمه محسوب میشوند؛ بنابراین، مترجم علاوهبر ابزارهای رایج در ترجمه مانند فرهنگلغت، با استفاده از پیکره میتواند معادلهای مناسبی در ترجمة واژگان بهدست آورد. در مطالعة حاضر، میزان استفاده از معادلهای مختلف واژههای اقتصادی در ترجمة متون اقتصادی بررسی شده است. در این بررسی، تعداد 174 واژة اقتصادی از کتاب متون اقتصادی دانشگاه پیامنور انتخاب شدند. سپس، معادلهای این واژهها از لغتنامة آنلاین آریانپور استخراج شدند و بسامد وقوع هریک، در پیکرة تکزبانة متون اقتصادی مشتمل بر حدود 115 هزار کلمه، بررسی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد بسیاری از معانی موجود در فرهنگلغت، دارای کاربرد تخصصی در متون اقتصادی نیستند و فقط بخش خاصی از آنها مورداستفاده قرار میگیرند که در پیکرة موردنظر دارای بیشترین بسامد بودهاند؛ بنابراین باید گفت که پیکرة تکزبانة تخصّصی معیار مناسبی در رد یا پذیرش معادلها است.
خلاصه ماشینی:
"هر کلمه بهطور متوسط دارای 5 معادل بوده است که معمولا 1 تا 3 مورد از آنها دارای فراوانی بیشتری نسبت به بقیه هستند؛ برای نمونه، برای کلمة "debt"، در فرهنگلغت معادلهای متعددی پیشنهاد شده است: «بدهی»، «وام»، «قرض»، «دین» و «قصور» که معادلهای مختلف این واژه محسوب میشوند و در پیکرة اقتصادی، بهترتیب دارای بسامد 54، 21، 7، 0 و 0 هستند؛ بنابراین، در پیکره، واژة «بدهی» دارای بیشترین بسامد یا رخداد بوده است و میتوان در ترجمة متون اقتصادی از این کلمه بیشتر استفاده نمود.
گوناگونی شاخههای مختلف علوم و مباحث تخصصی، باعث تنوع در کاربرد معانی کلمه میشود که در هر دو زبان مبدأ و مقصد این مورد رخ میدهد و اشکال و کاربردهای گوناگون واژهها در ترجمة مناسب و طبیعی متون مختلف، لزوم بررسیهای پیکرهای را مطرح میکند که بخشی از این روند سازمانیافته را فرهنگستانهای زبان انجام میدهند؛ بهعنوان مثال، واژة "debt" که بهویژه در گزارشها و متنهای خبری در معنای «بدهی» بهکار میرود، در متون ادبی دربردارندة مفهوم «دین و ادای مسؤولیت اخلاقی» است و همین نکته بیانگر آن است که مترجم باید دارای دانش اقتصادی یا توانایی تخصصی در ترجمة متون اقتصادی باشد؛ درغیراینصورت روند ترجمه خالی از اشکال نخواهد بود و طبیعی بهنظر نخواهد رسید؛ بنابرین، در رد یا پذیرش معادلهای پیشنهادی فرهنگلغت که گاهی معادلهای نامناسبی محسوب میشوند، مترجم با استفاده از پیکرة تخصصی که حاوی کلمات طبیعی و مناسب است، اطمینان مییابد که واژگان صحیح را به کاربرده است."