چکیده:
در این پژوهش ، هویت پژوهش گر در چهار مقاله زبـان شناسـی کـاربردی بـا روش شناسـی ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است تا مشخص شـود در ایـن مقـالات ، ابزارهـای زبـانی خاصی به کار برده شده است که نشان دهندة هویت پژوهشی نویسندگان باشد یـا خیـر. بـه این منظور، الگویی شامل اظهار/حذف ، فعّال سازی/منفعل سازی، فردارجاعی/گروه ارجـاعی، نظام گذرایی، ابزارساختاری، ابزار اهمیت ساز، ابـزار روابـط سـاز، ابـزار اتصـال سـاز، ابـزار بینامتنی، معناهای رمزگونه و خودبیانیها ارائه شده است . هدف از ایـن پـژوهش ، بررسـی چگونگی نحوة بازنمود هویت پژوهش گر در مقالات زبان شناسی کاربردی به زبان انگلیسی است . نتایج نشان میدهد که پژوهش گران مورد بررسـی، از الگـویی خـاص و متشـکّ ل از ابزارهای زبانی خاص برای نشان دادن هویت خود به عنوان پـژوهش گـر در مقـالات خـود، بهره برده اند؛ به عبارت دیگر، میزان فعّال سازی و منفعل سازی کنش گران اجتمـاعی در کـل ، تقریبا با هم برابر است و نشان دهندة آن است کـه پـژوهش گـران مـذکور در بـه کـارگیری ساختارمعلوم و مجهول در نوشتار خود محتاط بوده انـد تـا دیـدگاه غیرمتعصـبانه ای داشـته باشند. همچنین ، آن ها در اغلب موارد از کنش گران اجتماعی به صورت گروه یاد کرده اند تا فرد. همچنین ، از فرآیندهای ذهنی بیش از فرآیندهای مادی در مقالات خود بهره برده اند تا به کمک فرآیندهای ذهنی به شفاف سازی موضوعات مورد بحث بپردازند.
خلاصه ماشینی:
"بیشترین اظهار در مـورد آموزگـار صورت گرفته است و کتاب درسی به عنوان عاملی تأثیرگذار در نظام آموزشی درجایگـاه دوم و دانش آموز در جایگاه سوم قرار دارد؛ علاوه بر این ، هر زمان که این کنش گران اجتماعی حـذف شده اند، آن ها به پس زمینه انتقال داده شده اند و کم رنـگ سـازی بـیش از پنهـان سـازی صـورت گرفته است که این خود میتواند به آن دلیل باشد که نویسـندگان سـعی کـرده انـد مـتن بـرای خواننده مبهم نباشد و هر زمان که تصمیم به حذف گرفته اند، آن را کم رنگ کرده اند تا خواننـده بتواند آن را از بخش های دیگر متن حدس بزند.
به طور کلی ، یافته ها نشان میدهد که با وجود این که این نویسـندگان از تمـامی یـازده ابـزار مدل ارائه شده و زیرمجموعه های آن ها در نوشتار خود بهره برده اند، برخی را بـه برخـی دیگـر ترجیح داده اند و از بعضی ابزارها بیشتر از سایر ابزارها استفاده کرده اند؛ به بیان دیگر، آن هـا در نوشتن مقالات پژوهشی خود از الگوی خاصی پیروی کرده اند که ممکن است ایـن الگـو تنهـا محدود به روش پژوهشی ترکیبی باشد و پژوهش های آتی روشن گر این مطلب خواهد بود کـه آیا الگوهای خاص دیگری برای مقالات کمی و کیفی نیز وجود دارد یا خیـر."