چکیده:
با توجه به نقش باورها در فراگیری زبان دوم و اهمیت بسندگی در برنامههای آموزشی زبان انگلیسی، پژوهش پیشرو به روش کیفی و با استفاده از مصاحبة نیمهساختاریافته به بررسی مفهوم بسندگی از منظر سیاستگذاران آموزشی، مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی در ایران پرداخته است. مصاحبهها پس از گردآوری ضبط و پیادهسازی، به کمک نرمافزار تحلیل کیفی MAXQDA مضامین آنها شناسایی، کدگذاری و دستهبندی گردیدند. جمعآوری دادهها تا دستیابی به اشباع نظری و رسیدن تعداد مصاحبهشوندگان به 20 نفرادامه یافت. تحلیل کیفی متون بیانگر وجود تنوع و گوناگونی دیدگاهها و باورها در زمینة ماهیت و خصوصیات بسندگی، رویکردهای آموزشی، شیوههای اندازهگیری و اهداف آموزشی مورد نظر گروههای مصاحبهشونده بود. براساس یافتهها و برای نزدیکی بیشتر باورها، افزایش انگیزه بیشتر در رشد بسندگی زبان انگلیسی فراگیران و کمک به رضایت شغلی مدرسان، پیشنهادها و طرحی آموزشی ارائه شده است. یافتهها و راهکار پیشنهادی در این پژوهش میتواند برای طراحان برنامههای درسی زبان دوم، سیاستگذاران آموزشی، معلمان و فراگیران زبان انگلیسی مفید باشد.
Abstract
Beliefs as triggers of performance and ESL proficiency as the ultimate goal of second language education play a significant role in language learning achievement. Using a qualitative approach, this paper aimed to examine the conception of English language proficiency from the perspectives of EFL policymakers, teachers, and learners in Iran. To this end, a select group of 20 people were interviewed. After audio-recording, transcribing, the interview data were coded via MAXQDA software. Iterative data collection and analysis continued until a point of saturation was reached with 20 participants. Grounded in their perspectives, the findings showed a conceptual gap and diversity of conceptions on the nature, characteristics, approaches, and goals of English language proficiency. Based on the results, a framework for developing ESL proficiency is proposed in which the views of the groups are incorporated, Cummins’ notions on ESL proficiency underlie its theoretical foundation, and the Common European Framework of Reference forms its practical basis. The findings have some implications for practitioners, syllabus designers, policymakers, and learners as well.
خلاصه ماشینی:
بررسي مفهوم بسندگي زباني از ديدگاه سياست گذاران آموزشي ، معلمان و فراگيران زبان انگليسي در ايران محمد پژوهش * (گروه زبان انگليسي، دانشگاه فرهنگيان مشهد، مشهد، ايران ) آذر حسيني فاطمي (گروه زبان انگليسي، دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد، ايران ) چکيده بــا توجــه بــه نقــش باورهــا در فراگيــري زبــان دوم و اهميــت بســندگي در برنامــه هاي آموزشــي زبـان انگليســي، پـژوهش پـيش رو بــه روش کيفــي و بـا اســتفاده از مصــاحبۀ نيمه ســاختاريافتــه بــه بررســي مفهــوم بســندگي از منظــر سياســت گذاران آموزشــي، مدرســان و فراگيــران زبــان انگليســي در ايــران پرداختــه اســت .
تحقيقــات پيرامــون باورهــا اکنــون مجموعــه اي ارزشـمند از برداشـت هاي صـحيح و غلـط گـروه هـاي مـرتبط بـا آمـوزش و فراگيـري زبـان دوم را فــراهم آورده کــه دانســتن آن هــا بــه درک بهتــر مــا از فرآينــد زبــان آموزي کمــک 1.
Verhelst, Van Avermaet, Takala, Figueras, & North ٣.
به نظر مـن وقتـي کـه مـي گـيم يـک نفـر بسـندگي داشـته باشــه يــا بــه حســاب توانمنــدي هــاش در حــد تســلط باشــه در درس زبــان انگليســي ، اگــر بخواهيم بـدانيم ايـن فـرد چـه فـردي اسـت ، چـه ويژگـي هـايي رو داره قاعـدتاً يـک فـردي اســت کــه اون توانمنــدي هاي زبــاني رو کــه چهارتــا هســتند، اين هــا رو در زبــان انگليســي داره .
براي مثال : مهارت هــايي کــه بــه عنوان base دانشــجويان رشــتۀ زبــان ، يــا حتــي دانشــجوهايي کــه رشـتۀ زبـان هـم نيسـتند ازشـون انتظـار ميـره رو language proficiency مـي گـيم بـه عنوان مبنــايي بــراي skill هــاي ديگــر.