چکیده:
ترجمه آثار ادبی در ایران ، همواره تـابعی از شـرایط سیاسـی-اجتمـاعی، گـرایش هـای روشـنفکری و ایدئولوژی مسلط در هر یک از دوره های تاریخی بوده است . یکی از مهم ترین دوره ها کـه رویـدادهای سیاسی-اجتماعی آن در تحولات فرهنگی و ادبی و روشنفکری موثر بوده است ، دوره بـین سـال هـای ١٣٢٠ تا ١٣٣٢ است . در این دوره ، حزب توده نسبت به دیگر جریان هـای فکـری و سیاسـی در اوج توّفق بوده و در واقع نیروی پیشروی جریان های روشنفکری به حساب مـیآمـده اسـت . تقریبـا تمـام نویسندگان و مترجمان آن دوران یا مدتی عضو این حزب بوده اند و یا دست کم به لحاظ فکری بـه آن گرایش داشتند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا تاثیرات حزب توده و ایدئولوژی چپ در عرصه انتخاب آثار ادبی جهت ترجمه مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور، آثار ادبی ترجمـه شـده در طـول سال های ١٣٢٠ تا ١٣٣٢ مورد ارزیابی قرار گرفته اند تا تاثیر و بازتاب این ایدئولوژی در سطح انتخـاب مشخص شود. ازاین رو ابتدا با بررسی مقدمه های مترجمان و نظریات محققین ادبی که به معرفی پیشینه نویسندگان و موضوع و محتوای آثار ادبی آن ها پرداخته اند، آثار ادبی همسو با مولفه های معنایی آشـکار و پنهان تفکر چپ دسته بندی شده است و سپس با انتخاب مهم ترین اثر از هـر دسـته و بـه کـارگیری نظریه جامعه شناسی ادبیات لئو لوونتال در آن ، شاهدی دیگر بر همسو بودن آثار با ایـن تفکـر خـواهیم یافت . نتایج نشان میدهد که این مولفـه هـای معنـایی در آثـار آمـوزه رئالیسـم سوسیایسـتی، ادبیـات نویسندگان چپ گرا و تا حدودی آثار ادبی رئالیستی نمود مییابند و بیش از نیمی از آثار ادبـی انتخـاب شده جهت ترجمه در آن دوران در این سه دسته قرار میگیرند.
خلاصه ماشینی:
"٥. نتیجه گیری ازآنجاییکه مترجمان در هر یک از دوره هـای تـاریخی بـا توجـه بـه شـرایط سیاسـی-اجتمـاعی، ایدئولوژی و گرایش های روشنفکری مسلط دست به ترجمه آثار ادبی خاصی زده اند و نیـز بـر اسـاس گفته های صاحب نظران مطالعات ترجمه از جمله نیومارک (١٩٨١)، تـوری (١٩٩٥) و فـرح زاد (٢٠٠٠) که انتخاب کتاب از سوی مترجم جهت ترجمه را نشـان دهنـده ایـدئولوژی مـیداننـد، بنـابراین فرآینـد ترجمه تحت تأثیر ایدئولوژی مترجمان و همچنین ایدئولوژی غالب جامعه صـورت مـیگیرد؛بنـابراین مترجمان آن دوران که هر یک به گونه های مختلف از حزب توده و به دنبال آن ایدئولوژی چـپ تـأثیر گرفته بودند در زمینه ترجمه کتاب فعال شدند و دست به ترجمـه آثـار ادبـی همسـو بـا تفکـر چـپ زدند؛به طوریکه بررسی آثار ادبی ترجمه شده در فاصله بین سال های ١٣٢٠ تـا ١٣٣٢ نشـان داد کـه از مجموع ٢٦٠ اثر ادبی ترجمه شده ، ١٥٠ اثر یا به عبارتی دیگر بـیش از نیمـی از آثـار ترجمـه شـده (٥٧ درصد)، هر یک به گونه ای در حیطه اندیشه چپ قرار داشتند و یا با آن فصل مشترک پیدا میکردند."